تور گروهی آبشار های لرستانtour lorestan

با رسیدن به خرم‌آباد، هوای تازه‌ی کوهستانی اولین خوش‌آمد رو بهمون می‌گه. ماجرا از قلعه‌ی افسانه‌ای فلک‌الافلاک شروع می‌شه؛ جایی که تاریخ لرستان نه توی کتاب، بلکه از دل دیوارهای سنگی و نگاه گرم مردمش روایت می‌شه.
وقت ناهار، قراره خودمون رو مهمون کنیم به یه تجربه‌ی خاص! توی حمام گپ، جایی که سنت و طعم، دست به دست هم دادن، منتظریم تا مزه‌ی واقعی غذا رو بچشیم (و شاید واقعاً انگشت‌هامونم بخوریم!)
اما روزمون هنوز تموم نشده… مسیر سبز و پرپیچ‌وخم زاگرس ما رو به سمت آبشاری متفاوت می‌بره: نوژیان. جایی که آب از دل صخره‌ها رها می‌شه، هوا پر از مه و صدای آب می‌شه، و ما درست زیر بارون طبیعت می‌ایستیم.
شب، قراره با آرامش توی هتل و وقت آزاد برای استراحت به پایان برسه؛ یه پایان آروم برای یه روز پر از زندگی.

صبح زودتر از همیشه چشم باز می‌کنیم؛ صبحانه‌ای سبک می‌زنیم و کوله‌هامون رو برای یک روز تمام‌قد در دل طبیعت می‌بندیم.
جاده‌ پیچ‌در‌پیچ زاگرس ما رو تا کنار رود خروشان سِزار می‌بره؛ همون رودی که در مسیرش به دز و بعدتر به کارون می‌پیونده و دل خلیج فارس رو می‌شکافه.
به سمت روستای بیشه می‌ریم؛ جایی که روزگاری فقط با قطار بهش می‌رسیدن. امروز اما، ما با اشتیاق در دل کوه بالا می‌ریم تا با شکوه بی‌مثال آبشار بیشه روبه‌رو بشیم.
در میان صدای دل‌انگیز ریزش آب، دوربین‌ها ثبت می‌کنن و دل‌هامون غرق زیبایی می‌شه.
اما این پایان ماجرا نیست… به‌سمت یکی از آبشارهای جذاب دیگه می‌ریم (سرکانه، گریت یا هفت‌چشمه، بسته به شرایط تور)؛ جایی که حوضچه‌های آب زلالش، ما رو وسوسه می‌کنن تا مثل بچه‌ها تو دل آب رها بشیم!
ناهار؟ جایی در کنار رود، با کبابی داغ و عطر زغال و صدای آب… دقیقاً همون‌جایی که طعم‌ها واقعی‌ان و لحظه‌ها موندنی.
عصر، نوبت صعود به تکه‌ای از بهشت زاگرس ــ مخمل‌کوه ــ می‌رسه. یک ساعت پیاده‌روی سبک، میان دشت‌های آهکی، آسمون باز، بوی خاک و منظره‌هایی که فقط باید حس‌شون کرد.
در پایان روز، به خرم‌آباد برمی‌گردیم تا کنار دریاچه‌ی دل‌فریب کیو، غروب خورشید رو تماشا کنیم و با شام در رستوران‌های اطراف، طعمی دل‌چسب از روزی رؤیایی رو به پایان برسونیم.
اقامت شبانه، مثل همیشه در هتل، اما با خاطراتی تازه از دل طبیعت.

صبح، پس از صرف صبحانه و تحویل اتاق‌ها، هنوز سفرمون تموم نشده!
ایران فلای به وقت‌سنجی سفر هم فکر کرده؛ طوری برنامه‌ریزی کردیم تا پیش از بازگشت، سری به خرم‌آباد دوست‌داشتنی بزنیم.
اول از همه، می‌ریم به دل یکی از خاص‌ترین محله‌های شهر: شاه‌آباد، که بهش می‌گن “ونیز ایران”؛ جایی که ترکیب آب، معماری بومی و کوچه‌های خاطره‌ساز، یه حال‌وهوای بی‌نظیر داره.
بعد، سفری کوتاه اما پُر از عمق، به تاریخ ایران باستان خواهیم داشت: دیدار با پل شکسته و گرداب سنگی، یادگارهای باشکوه از دوران ساسانی، که هنوز ایستاده‌ان تا گذشته‌هامون رو یادآوری کنن.
در ادامه، مسیرمون به سمت اراک خواهد بود. ظهر، در یکی از رستوران‌های معروف این شهر، ناهاری دلچسب می‌خوریم و خستگی راه رو درمی‌کنیم.
و حالا، وقت خداحافظی نزدیکه…
با دلی پر از خاطره، سرشار از لحظه‌های ناب و طبیعتی که در جانمون نقش بسته، راهی ایستگاه راه‌آهن می‌شیم تا به مشهد برگردیم؛ اما نه با همون آدم‌های روز اول… بلکه با تجربه‌ای تازه، و لبخندهایی واقعی‌تر.

قطار آروم‌آروم به ایستگاه مشهد نزدیک می‌شه…
حوالی ظهر، با قلبی پُر از خاطرات ناب، چشم‌هایی پُر از تصویر آبشارها و دل‌هایی که هنوز در زاگرس جا مونده، دوباره به شهرمون می‌رسیم.
این پایان سفر نیست؛ آغازیه برای دوستی‌های تازه، خاطرات موندگار و دلتنگی برای لرستانی که حالا، بخشی از وجودمونه.
ایران فلای همراه شما بود در هر لحظه، و مشتاق لحظه‌های بعدی با شماست…
تا سفر بعد، به سلامت.